وقتی تو از سفر برسی عید می‌شود

دنیا دوباره صاحب خورشید می‌شود



چشمان روشنت که
طلوعی دوباره کرد

دلها پر از تجلّی
توحید می‌شود



با اهتزاز پرچم سرخت در آسمان

پیمان عشق و عاطفه تجدید می‌شود



از چشم خیس گریه کنان شهید عشق

با بوسه ای به راه تو تمجید می‌شود



یک عمر نوکریِ در خانۀ حسین

با یک نگاه لطف تو تایید می‌شود



آقا طواف مرقد خاکی مادرت

وقتی که چشم های تو تابید، می‌شود



این جمعه ها عزای مرا جار می‌زنند

برگرد با رسیدن تو عید می‌شود